آموزشگاه زبان های خارجی فرزین

آموزشگاه زبان های خارجی فرزین

آموزش و مکالمه زبان انگلیسی برای کلیه مقاطع تحصیلی (پیش دبستانی /دبستان/راهنمایی/ دبیرستان) با استفاده از پیشرفته ترین امکانات صوتی وتصویری در آموزشگاه زبان انگلیسی پسرانه فرزین.
آموزشگاه زبان های خارجی فرزین

آموزشگاه زبان های خارجی فرزین

آموزش و مکالمه زبان انگلیسی برای کلیه مقاطع تحصیلی (پیش دبستانی /دبستان/راهنمایی/ دبیرستان) با استفاده از پیشرفته ترین امکانات صوتی وتصویری در آموزشگاه زبان انگلیسی پسرانه فرزین.

آموزش

حتما خیلیاتون بیننده ی سریال ایرانی ستایش و شخصیت حشمت فردوس و اون تیکه کلامش یعنی "افتـــــــــــاد؟!" هستین.

تو فارسی سه اصطلاح زیر تقریبا با هم مترادفن:

افتاد؟!  =  حالیته؟!  =  گرفتی؟!

خب حتما فهمیدین موضوع این پست چیه! فقط اینکه بین سه اصطلاحی فارسی ای که گفته شد یه تفاوتی هس و اونم اینه که دو اصطلاح "حالیته" و "افتاد" معمولا تو لحن ها عصبانی میاد ولی اصطلاح "گرفتی؟!" تو لحن معمولی (نه الزاما عصبانی) .

تو این پست من معادل "افتاد" و "حالیته" رو میگم. معادل گرفتی رو قبلا گفتم: got it?  = گرفتی؟

یه نکته:  ما got it? رو می تونستیم بگیم did you get it? اما باید یادتون باشه که تو محاوره میگن got it? و کمتر پیش میاد که جمله ی did you get it? رو بیارن.

با این مقدمه میریم سراغ پست امروز:

 

1- یکی از واژه های روز که سال های اخیر وارد محاوره و اسلنگ انگلیسی امریکاییه شده و به شدت هم رایجه Capisce ـه.

درواقع Capisce که معادل got it? محسوب میشه رو انتهای حرفمون میاریم تا از طرف مقابل بپرسیم متوجه حرفمون شده یا نه.

 به نظر من بهترین و دقیقترین ترجمه برای این اصطلاح اینه: "حالیته؟" یا "گرفتی؟"

به این خاطر که "حالیته" تو فارسی تو لحن معمولا خشن و عصبانی استفاده میشه و capisce هم دقیقا مث "حالیته؟" تو لحنی که حالت عصبانی داره ، میاد.

دقت داشته باشین که Capisce یه واژه ی ایتالیاییه و این اصطلاح تو ایتالیایی تلفظ میشه "کاپیشِی ( "kapishey")" ولی تو امریکایی میگن "کاپیش".

ضمنا capisce رو kapish هم می نویسن.

مثال:

A: ya betta get yo a$$ outta ma place befo I wring yo neck. capisce?

B: ya, capisce!

 

A: بهتره که گورتو از خونه ی من گم کنی قَبله اینکه گردنتو بشکنم. حالیته؟ (افتاد؟!)

B: اره، حالیمه!

آموزش

grocery store اشاره داره به همون سوپری (بقالی!) هایی که سر کوچتون هست و معمولا هم از شیر مرغ تا جون ادمی زاد توش پیدا میشه!

Supermarket هم به همین معنیه.

صحیحش اینه که به سوپری هایی که کوچیک هستن بگیم grocery store (که به اختصار grocery هم میگن) و اونایی که خیلی بزرگ هستن (فروشگاه) بگیم supermarket ولی در عمل اینطور نیست. چون معمولا تو کشوری مث امریکا کمتر فروشگاهی پیدا میشه که سی چهل متری باشه و معمولا اکثرشون خیلی بزرگ و گاهی طبقاتی هستن برای همین کلا به فروشگاه های نسبتا بزرگ هم grocery store میگن.

اما فروشگاه های خیلی بزرگ که معمولا هم زنجیره ای هستن با عنوان تجاریشون می شناسن و معرفی می کنن. مثلا ابر فروشگاه های Sears در سرتاسر امریکا که به جز مواد غذایی ، هر چیز دیگه ای توش پیدا میشه که بنیان گذارش Richard sears بود ، با همون عنوان Sears صدا می کنن (نه مثلا grocery یا supermarket) یا فروشگاه های Home Depot که تمامی ابزار الاتی که برای یه ساختمون نیازه تو این فروشگاه ها پیدا میشه. به یه چنین ابر فروشگاه هایی Department Store هم میگن.

ضمنا به ساختمونهای تجاری طبقاتی (پاساژ – مرکز خرید) Mall و اونایی که به صورت ردیفی (تو یه ردیف افقی مجاور هم) هستن میگن Stripe Mall .