آموزشگاه زبان های خارجی فرزین

آموزشگاه زبان های خارجی فرزین

آموزش و مکالمه زبان انگلیسی برای کلیه مقاطع تحصیلی (پیش دبستانی /دبستان/راهنمایی/ دبیرستان) با استفاده از پیشرفته ترین امکانات صوتی وتصویری در آموزشگاه زبان انگلیسی پسرانه فرزین.
آموزشگاه زبان های خارجی فرزین

آموزشگاه زبان های خارجی فرزین

آموزش و مکالمه زبان انگلیسی برای کلیه مقاطع تحصیلی (پیش دبستانی /دبستان/راهنمایی/ دبیرستان) با استفاده از پیشرفته ترین امکانات صوتی وتصویری در آموزشگاه زبان انگلیسی پسرانه فرزین.

افعال قصدی

افعال قصدی عبارتند از:
want خواستن
pretend وانمود کردن
like دوست داشتن
refuse امتناع کردن
would like مایل بودن
plan قصد داشتن
hope امیدوار بودن
decide تصمیم گرفتن
wish آرزو داشتن
intend قصد داشتن
try سعی کردن
be going to قصد داشتن
promise قول دادن
hate متنفر بودن
prefer ترجیح دادن

dislike متنفر بودن

کاربرد: اگر فعلهای ما از مصدر to be  باشند یعنی (am , is , are ) و یا از مصدر to have یعنی (have , has ) وقتی که در جمله افعال قصدی را بکار ببریم. (am , is , are ) و (have , has) به مادر خود یعنی (have , be) تبدیل میشوند. :)

example:

I prefer to be a teacher.

I promise to have two children.

موفق باشید .

صفات

 

صفات

صفات کلماتی هستند که کیفیت و چگونگی افراد، اشیاء، مکانها و ... را بیان می‌کنند. صفت تنها یک حالت دارد؛ یعنی اینکه با اسم مفرد یا جمع، مذکر یا مؤنث بطور یکسان بکار می‌رود:

  • a young man/woman

  • young men/women

اما تنها موارد استثناء، صفات this و that می‌باشند که پیش از اسامی جمع به these و those تبدیل می‌شوند:

this book - those books,  that boy - those boys

 

مکان صفات

صفت‌ها می‌توانند در موقعیت‌ها و جاهای مختلفی در یک جمله ظاهر شوند که در زیر به مهمترین این موقعیت‌ها اشاره می‌شود:

1- قبل از یک اسم:

a good man, an old car, the green carpet

گاهی بیش از یک صفت، اسمی را توصیف می‌کنند:

a good young man,  the beautiful green carpet

 

2- پس از فعل be:

  • You are beautiful. ((شما زیبا هستید.

  • She is fat. ((او چاق است.

  • The bus is late. ((اتوبوس تاخیر دارد.

بجز فعل be، افعال دیگری نیز مانند seem، look، become و stay می‌توانند قبل از صفت قرار بگیرند:

  • It looks interesting. (جالب به نظر می‌رسد.)

  • It is becoming sunny. (هوا دارد آفتابی می‌شود.)
     

3- پس از the، که در این صورت کلمه اصلی یک عبارت اسمی محسوب می‌شود:

  • the young جوانان

  • the old پیران

  • the dead مردگان

  • the English انگلیسی‌ها

(برای کسب اطلاعات بیشتر به موارد کاربرد حرف تعریف معین (the) مراجعه کنید.)

4- بعد از برخی افعال، یک صفت می‌تواند به دنبال مفعول بیاید:

 

صفت

مفعول

فعل

فاعل

secret.

her past

kept

She

mad.

me

is driving

The noise

lucky.

myself

consider

I

angry.

him

made

Her behaviour

 

ترتیب صفات

می‌دانیم که صفت‌ها معمولاً قبل از اسم می‌آیند، اما اگر بیش از یک صفت اسمی را توصیف کنند، در اینصورت صفتها معمولاً به ترتیب خاصی قرار می‌گیرند. هر چند ترتیب قرار گیری صفت‌ها پیش از یک اسم همیشه ثابت نیست، اما جدول زیر به شما کمک می‌کند تا نحوه‌ی جاگیری کلی آنها را یاد بگیرید:

 

 

6

جنس

5

ملیت

4

رنگ

3

سن

2

اندازه

1

بیان عقیده یا احساس

 

flower

 

 

yellow

 

 

beautiful

a

nurse

 

Indian

 

young

 

handsome

that

tables

wooden

 

 

 

big

 

those

cat

 

Persian

white

old

 

 

an

ادامه صفات

صفات تفضیلی و عالی

بیشتر صفت‌ها می‌توانند هر دو حالت تفضیلی (با افزودن -er یا more) و عالی (با افزودن -est یا most) را داشته باشند. در ادامه نحوه ساخت هر دو حالت را خواهید آموخت.

 

 

تفضیلی

عالی

large بزرگ

larger بزرگتر

the largest بزرگترین

tall بلند

taller بلندتر

the tallest بلندترین

beautiful زیبا

more beautiful زیباتر

the most beautiful زیباترین

 

1- نحوه ساخت صفات تفضیلی:

الف- با افزودن -er به انتهای صفات یک هجایی:

old, older

bright, brighter

ب- با افزودن more به ابتدای صفات چند هجایی:

difficult, more difficult

interesting, more interesting

2- نحوه ساخت صفات عالی:

الف- با افزودن -est به انتهای صفات یک هجایی

old, oldest

bright, brightest

ب- با افزودن the most به ابتدای صفات چند هجایی:

difficult, the most difficult

interesting, the most interesting

 

صفات نامنظم

 

 

تفضیلی

عالی

good

better

the best

bad

worse

the worst

far

further

the furthest

little

less

the least

many

more

the most

much

more

the most

old

older/elder

the oldest/eldest

 

چند نکته املایی

1- صفاتی که به y ختم می‌شوند، حتی اگر چند هجایی باشند نیز از همان قواعدی استفاده می‌کنند که برای صفات یک هجایی بکار می‌روند، اما باید توجه داشته باشید که در اینصورت موقع اضافه کردن er و est،‌ اy به i تبدیل می‌شود:

pretty, prettier, prettiest

happy, happier, happiest

funny, funnier, funniest

2- هنگام اضافه کردن er یا est به انتهای صفات یک هجایی که دارای یک حرف با صدا هستند و به یک حرف بی‌صدا ختم می‌شوند (مانند big)، حرف بی‌صدای آخر تکرار می‌شود:

big, bigger, biggest

sad, sadder, saddest

hot, hotter, hottest

fat, fatter fattest

ولی اگر صفتی دارای بیش از یک حرف صدادار بود، در این صورت حرف بی‌صدای آخر تکرار نمی‌شود:

great, greater, greatest

3- صفاتی که به e ختم می‌شوند، هنگام اضافه کردن er یا est، اe خود را از دست می‌دهند:

blue, bluer, bluest

large, larger, largest

strange, stranger, strangest

 

مقایسه

1- صفت قیاسی همتراز: برای مقایسه افراد، مکان‌ها، اشیاء و ...، وقتیکه هیچ تفاوتی میان آنها وجود نداشته باشد از ساختارهای زیر استفاده می‌کنیم:

 

 

as + صفت + as

مثبت:

 

 

not as + صفت + as
not so +
صفت + as

منفی:

  • I'm as happy as you. (من به اندازه تو خوشحال هستم.)
     

  • Farhad is almost as tall as his father. (فرهاد تقریباً به بلندی پدرش است.)
     

  • Our house is not as expensive as your house.
     
    (خانه ما به گرانی خانه شما نیست.)
     

  • A cheetah is not so dangerous as a lion.
    (یوزپلنگ به اندازه شیر خطرناک نیست.)

 

2- صفت قیاسی تفضیلی: برای مقایسه دو شخص، دو چیز و ... از صفت تفضیلی به همراه کلمه than استفاده می‌شود:

  • She looks younger than my mother.
    (از مادرم جوانتر به نظر می‌رسد.)
     

  • I think writing is easier than speaking.
    (گمان می‌کنم نوشتن از صحبت کردن راحت‌تر است.)
     

  • The man on the right is taller than the man on the left.
    (مرد سمت راستی از مرد سمت چپی بلندتر است.)
     

3- صفت قیاسی عالی: برای مقایسه بیش از دو شخص یا دو چیز از صفت عالی استفاده می‌شود:

  • He's the oldest teacher in our school.
    (او مسن ترین معلم مدرسه ماست.)
     

  • It must be the most expensive car in the world.
    (این باید گرانترین اتومبیل جهان باشد.)
     


اسمها

اسمها

اسم‌ها گسترده‌ترین اقسام کلمات را تشکیل می‌دهند. بطور کلی‌ در زبان انگلیسی‌ می‌توان اسامی‌ را در دو دسته طبقه‌بندی‌ کرد: اسامی‌ قابل شمارش و اسامی‌ غیر قابل شمارش:

اسامی‌ قابل شمارش آن دسته از اسامی‌ هستند که می‌توانند شمرده شوند. این بدین معنی‌ است که می‌تواند بیش از یکی‌ از آنها وجود داشته باشد.

اسامی‌ غیر قابل شمارش اسامی‌ هستند که قابل شمردن نیستند (مانند water یا آب). این اسامی‌ تنها بصورت مفرد بکار می‌روند و حالت جمع ندارند.

 

چند مثال

1- اسامی‌ قابل شمارش:

 

جمع

مفرد

the boys

the boy

some answers

an answer

those cars

that car

2- اسامی‌ غیر قابل شمارش:

 

paper, wood, coal, silk, wool, cotton

بسیاری‌ از مواد و مصالح

gold, iron, silver, steel

فلزات

fish, fruit, sugar, meat, cheese, bread

مواد غذایی‌

water, oil, milk, tea, air, steam, oxygen

مایعات و گازها

money, music, noise, land, hair, ice, snow

چیزهای‌ دیگر

 

ویژگیهای‌ اسامی‌ قابل شمارش و غیر قابل شمارش

اسمهای‌ قابل شمارش:

1- می‌توانند به دنبال an، a یا one بیایند.

2- می‌توانند به دنبال these، few، many و those بیایند.

3- می‌توانند به دنبال یک عدد (مثلاً two ،three و ...) بیایند.

مثال:

 

غیر قابل شمارش

قابل شمارش

(not: ... a good work.)

I have a good job.

(not: ... Those foods.)

Those meals were delicious.

(not: ... two breads.)

I bought two loaves.

 

اسمهای‌ غیر قابل شمارش:

1- نمی‌توانند با حروف تعریف نامعین (a و an) بکار روند، بلکه باید با some مورد استفاده قرار بگیرند.

2- می‌توانند به دنبال much و little بیایند.

3- به راحتی‌ می‌توانند به دنبال اصطلاحاتی‌ از قبیل most of the، all of the، all the و half the بیایند.

مثال:

 

قابل شمارش

غیر قابل شمارش

(not: ... made of trees.)

It's made of wood.

(not: ... too much vehicle.)

There's too much traffic.

(not: ... all the table.)

I sold all the furniture.

 

 


  چند نکته

1- می تـوان بسیـاری‌ از اسم های غیر قابل شمارش را بـا استفـاده از بعضی کلمات و عبارات، به قابل شمارش تبدیل کرد. از جمله می‌توان به
 a piece of ، a bit of ، a little bit of،‌ pieces of و bits of اشاره کرد:

  • I bought a piece of furniture at the market.

  • I want to give you two bits of advice.

2- لغت news مانند یک اسم جمع به نظر می‌رسد، ولی در حقیقت یک اسم مفرد غیر قابل شمارش است:

  • There is no important news in the newspapers.


 

جمع

بیشتر اسمها قابل شمارش هستند و می‌توانند به صورت جمع درآیند. معمولاً برای‌ اینکه یک اسم مفرد به صورت جمع درآید، یک -s به انتهای‌ آن اضافه می‌کنیم:

cat, cats
face, faces
boy, boys

ولی‌ آن دسته از اسامی‌ که به ch، x، z، s یا sh ختم می‌شوند، -es می‌گیرند:

bus, buses
box, boxes
brush, brushes
watch, watches

در ضمن اسمهایی‌ کـه به یک حرف بی‌صدا و y ختم می‌شوند، y را حذف کرده و به جای‌ آن ies می‌گذاریم:

baby, babies
country, countries
fly, flies
try, tries

اسامی‌ جمع بی‌قاعده

1- بعضی‌ از اسمها را با تغییر حروف صدادار آنها، به حالت جمع در می‌آوریم:

 

مفرد

جمع

 

man

men مرد(ها)
woman

women زن‌(ها)
mouse

mice موش(ها)
foot

feet پا(ها)
tooth

teeth دندان(ها)
goose

geese غاز(ها)

2- بسیاری‌ از اسمهایی‌ که به -f یا -fe ختم می‌شوند، هنگام جمع این -f یا -fe به -ves تبدیل می‌شود:
 

calf calves

گوساله(ها)

half

halves نیمه‌(ها)
knife

knives چاقو(ها)
leaf

leaves برگ(ها)
life

lives جان(ها)
loaf

loaves قرص(های‌) نان
shelf

shelves قفسه(ها)
thief

thieves دزد(ها)
wife

wives همسر(ها)
wolf

wolves گرگ(ها)

3- اسم بعضی‌ از حیوانات در حالت جمع هیچ تغییری‌ نمی‌کند:

deer     آهو(ها)
sheep  
گوسفند(ها)
fish  
ماهی‌(ها)

و نیز آن دسته از اسامی‌ ملیتها که به -ese یا -ss ختم می‌شوند:
 

a Chinese

یک چینی‌

two Chinese

دو چینی‌

one Swiss یک سوییسی‌

some Swiss چند سوییسی‌

همچنین آن دسته از اسامی‌ که به اعداد و مقیاسها اشاره می‌کنند، هنگامیکه بعد از یک عدد و ... واقع می‌شوند:

two hundred
three dozen

4- بسیاری‌ از اسمهایی‌ که ریشه خارجی‌ دارند (مثلاً لاتین، فرانسه یا یونانی‌)، گاهی‌ حالت جمع خود را حفظ می‌کنند:
 

cactus

cacti/cactuses

octopus

octopi/octopuses
syllabus

syllabi/syllabuses
alga

algae
larva

larvae
nebula

nebulae
index

indices/indexes
analysis

analyses
thesis

theses
phenomenon

phenomena

 

حالت ملکی‌

اسمها دارای‌ یک حالت ملکی‌ می‌باشند که در آن به اسمهای‌ مفرد (و نیز اسامی‌ جمعی‌ که به s ختم نمی‌شوند) 's و به اسامی‌ جمع -' (یک آپاستروف) اضافه می‌شود:

  • my daughter's room  اتاق دخترم
    my daughters' room  اتاق دخترهایم

  • men's clothes  لباسهای‌ مردانه

  • your friend's new car  ماشین جدید دوستتان

  • the boy's teacher  معلم آن پسر

  • the students' hostel  خوابگاه دانشجویان

حالت ملکی‌ را اغلب به صورت دیگری‌ هم می‌توان بیان کرد: (قاعده: X's Y= the Y of X)

my daughters' room = the room of my daughters
the ship's side = the side of the ship

اما بهتر است آنجا که صحبت از انسان، گروههای‌ انسانی‌ (مانند دولتها، کمیته‌ها، هیئتها و...)، کشورها، حیوانات و... به میان می‌آید از همان ساختار X's Y استفاده شود.

نقل قول

نقل قول Reported speech

هنگامیکه میخواهیم گفته‌های شخص دیگری را نقل کنیم، می‌توانیم از دو حالت مختلف استفاده کنیم:

1- می‌توانیم گفته‌های شخص مورد نظر را عیناً (واو به واو) تکرار کنیم (نقل قول مستقیم):

  • She said, 'It is raining.'

و یا می‌توانیم از نقل قول غیر مستقیم استفاده کنیم:

  • She said that it was raining.

در مثال زیر به تغییرات ایجاد شده خوب دقت کنید:
 

نقل قول

 


  چند نکته

1- در نقل قول غیر مستقیم همیشه می‌توانیم that را حذف کنیم:

  • I told her (that) I wasn't hungry.

  • He said (that) he was feeling ill.

2- پس از tell حتماً باید نام شخص مخاطب (اسم یا ضمیر) ذکر شود ولی پس از say چیزی نمی‌آید:

  • He told her that ...

  • He said that ...


 


جدول تغییرات از نقل قول مستقیم به غیرمستقیم

در نقل قول غیرمستقیم، فعل اصلی جمله معمولاً زمان گذشته است و نیز افعال موجود در بقیه جمله هم باید به زمان گذشته تبدیل شوند. این تغییرات به شرح زیرند:

 

مثال

غیر مستقیم

  مستقیم

'I love you,' he said. He told her that he loved her.

گذشته ساده

حال ساده

'I'm talking on the phone,' she said. She said that she was talking on the phone.

گذشته استمراری حال استمراری

He said, 'The rain has stopped'. He said that the rain had stopped.

گذشته کامل حال کامل

He said, 'I've been reading for 3 hours.'   He said that he had been reading for 3 hours.

گذشته کامل استمراری حال کامل استمراری

He said, 'I met him in the theatre.' He said he had met him in the theatre.

گذشته کامل گذشته ساده

'I was driving carefully,' he told the police. He told the police he had been driving carefully.

گذشته کامل استمراری گذشته استمراری


 


  چند نکته

1- اگر در جمله نقل قول مستقیم از گذشته کامل استفاده شده باشد، در جمله نقل قول غیرمستقیم تغییری ایجاد نمی‌شود:

Tom said, 'when I arrived, she had gone.' Tom said when he had arrived, she had gone.

2- همیشه مجبور نیستیم که فعل را در جمله نقل قول غیرمستقیم تغییر دهیم. اگر ما چیزی را نقل قول کنیم که همچنان صحیح می‌باشد، دیگر نیازی به تغییر فعل (از زمان حال به گذشته) نیست. مثلاً:

'He loves ice-cream,' his mother said. His mother said that he loves (or loved) ice-cream. (he still loves ice-cream)

در مثال بالا پر واضح است که او (he) همچنان به بستنی علاقمند است و دلیلی ندارد این علاقمندی تغییر کرده باشد.


افعال کمکی وجهی در نقل قول غیرمستقیم

در نقل قول غیرمستقیم افعال کمکی وجهی may ،can ،will و shall به might، could، would و should تبدیل می‌شوند. یعنی:

 

نقل قول غیرمستقیم

WOULD, COULD,
MIGHT, SHOULD

تبدیل می‌شود به

نقل قول مستقیم

will, can,
MAY, SH
ALL

مثال:

  • 'I will sell my car,' he told me.
    He told me that he would sell his car.

  • 'I can help you,' he said.
    He said he could help me.

  • 'The teacher may be ill,' he said.
    He said that the teacher might be ill.

ولی افعال کمکی used to، ought to و must در جملات نقل قول غیرمستقیم تغییری نمی‌کنند:

  • I told her that I used to smoke twenty a day.

 

تغییرات لازم دیگر در نقل قول غیرمستقیم

در نقل قول غیرمستقیم علاوه بر تغییراتی که در افعال صورت می‌گیرد، در بعضی دیگر از اقسام کلمه، از جمله قیدها نیز تغییراتی ایجاد می‌شود که در جدول زیر بعضی از آنها را می‌بینید:

 

غیرمستقیم

مستقیم

that

this

those

these

there

here

then

now

that day

today

the previous day / the day before

yesterday

the next day / the following day

tomorrow

the following week / year ...

next week / year ...

the previous week / year ...

last week / year ...

چند مثال:

  • 'I like it here,' he said.
    He said that he liked it there.

  • He said, 'We'll visit the factory tomorrow.'
    He said that he would visit the factory the next day.

زمانهای مربوط به آینده

زمانهای مربوط به آینده

در زبان انگلیسی برای بیان زمان آینده از افعال و حالتهای مختلفی استفاده می‌شود که آنها را به ترتیب اهمیت در زیر می‌بینید:

1. will + verb

2. be + going to + verb

3. Present Progressive (حال استمراری)

4. will + be + verb-ing و فرمهای دیگر

 


1- will + verb

از فعل کمکی will برای نشان دادن آینده در جهت‌های زیر استفاده می‌شود:

الف- پیش‌بینی: برای توصیف چیزی که می‌دانیم، یا انتظار داریم که اتفاق بیفتد:

  • It will be rainy tomorrow.
     (فردا هوا بارانی خواهد بود)
     

  • You will be sick if you eat all those sweets.
     (اگر همه آن شیرینی‌ها را بخوری مریض می‌شوی)

ب- بیان تصمیمی که درست در همان لحظه گرفته شده است:

  • I will answer the phone.
    (من تلفن را جواب می‌دهم)
     

  • I'll see you tomorrow. bye!
    (فردا می‌بینمت.خداحافظ)

 

2- be + going to + verb

الف- از این ساختار برای بیان برنامه‌ها و تصمیماتی که از قبل گرفته شده‌اند، استفاده می‌شود:

  • We're going to paint this room blue.
    (ما می‌خواهیم این اتاق را آبی بزنیم)
     

  • I'm going to be a doctor.
    (می‌خواهم یک دکتر بشوم)

ب- همچنین از این ساختار می‌توان برای بیان یک پیشگویی، مخصوصاً وقتی که براساس مدرکی در زمان حال باشد، استفاده نمود.

  • She's going to have a baby. (Because she's pregnant)
    (او قرار است که یک بچه بدنیا بیاورد)
     

  • It's going to rain. (It's cloudy)
    (می‌خواهد باران ببارد)

بعضی اوقات تفاوتی بین will و be going to برای یک پیش‌بینی وجود ندارد.

 


  توجه

برای بیان تصمیمی که از قبل گرفته شده است از ساختار be going to و بیان تصمیمی که درست در همان لحظه گرفته شده است از will استفاده می‌کنیم.


 

3- حال استمراری (Present Progressive)

از حال استمراری برای بیان یک برنامه یا یک قرار بین افراد در آینده استفاده می‌شود و معمولاً به آینده نزدیک اشاره دارد:

  • I'm meeting my friend this evening.
    (امروز بعدازظهر دوستم را ملاقات می‌کنم)
     

  • They are driving to Scotland at the weekend.
    (آنها آخر هفته به اسکاتلند می‌روند)

گاهی اوقات تفاوتی نمی‌کند که برای بیان یک برنامه یا قرار از حال استمراری و یا از ساختار be going to استفاده شود، به عنوان مثال:

  • We're going to see a play tonight.
    or: We're seeing a play tonight.

 

4- راه‌های دیگر بیان آینده

راه‌های دیگری نیز برای صحبت درباره‌ آینده وجود دارد، به عنوان مثال:

a) Will + be + verb-ing

  • Next week I'll be talking about how to use a microscope.
    (هفته آینده درباره نحوه استفاده از میکروسکوپ صحبت خواهم کرد)

b) Be + to + verb

  • Iranian president is to visit Russia.
    (رئیس جمهور ایران از روسیه بازدید می‌کند)

c) Be + about + to + verb

  • The mayor is about to announce the result of election.
    (شهردار به زودی نتایج انتخابات را اعلام خواهد کرد)