آموزشگاه زبان های خارجی فرزین

آموزش و مکالمه زبان انگلیسی برای کلیه مقاطع تحصیلی (پیش دبستانی /دبستان/راهنمایی/ دبیرستان) با استفاده از پیشرفته ترین امکانات صوتی وتصویری در آموزشگاه زبان انگلیسی پسرانه فرزین.

آموزشگاه زبان های خارجی فرزین

آموزش و مکالمه زبان انگلیسی برای کلیه مقاطع تحصیلی (پیش دبستانی /دبستان/راهنمایی/ دبیرستان) با استفاده از پیشرفته ترین امکانات صوتی وتصویری در آموزشگاه زبان انگلیسی پسرانه فرزین.

آموزش

دو اصطلاح Come in و Come on in رو تو فیلم های امریکایی خیلی زیاد میشنوین. هر دو هم معنی هستن و برای وقتیه که از کسی بخواین که بیاد تو. یعنی معنیشون در حالت کلی میشه "بیا تو".

حالا نکته اینجاس که اگه دقت کرده باشین معمولا come in رو با please میارن اما با come on in کم پیش میاد که please بیارن.

علتش هم اینه که come in خیلی خودمونی تره و در مقابل come on in هم با اینکه تقریبا حالت اینفرمال داره اما بار ادبی داره. نه اینکه بگم come in زشته نه ، درواقع come in حالت خنثی داره! یعنی نه زشته و نه مودبانه در حالی که come on in خودش به تنهایی یه عبارت مودبانه اس برای همینه که با please نمیاد در حالی که چون come in حالت خنثی و خیلی خودمونی تره ، موقع استفاده یه please بهش اضافه می کنن.

البته خود come on in رو ممکنه که بشنوین با please بیارن که طبیعیه.

با نمونه ی فارسی این عبارت بهتر متوجه قضیه میشین:

"بیا تو"                    »» خیلی خودمونی – نه زشته و نه مودبانه

"تشریف بیارین"         »» مودبانه

"لطفا تشریف بیارین"  »» مودبانه

اوردن لطفا تو "لطفا تشریف بیارین" یه کار اضافیه. ما لطفا رو میاریم تا عبارتمون مودبانه باشه اما وقتی خود عبارت "تشریف بیارین" یه عبارت مودبانه اس پس اوردن لطفا یه کار اضافیه.

آموزش

sb is tripping: باز یه اصطلاح کاملا روز اسلنگ امریکایی. من به شخصه ترجمه اش می کنم: "کور خونده"

مثال: ken's tripping if he thinks I'm going to lend him $500

" کین کور خونده اگه فک کرده که من بهش 500 دلار قرض میدم"

(به این خاطر جمله به زمان گذشته ترجمه کردم چون تو فارسی این طور جمله ها رو به زمان گذشته میگیم ولی تو انگلیسی به زمان حال)

آموزش

حتما خیلیاتون بیننده ی سریال ایرانی ستایش و شخصیت حشمت فردوس و اون تیکه کلامش یعنی "افتـــــــــــاد؟!" هستین.

تو فارسی سه اصطلاح زیر تقریبا با هم مترادفن:

افتاد؟!  =  حالیته؟!  =  گرفتی؟!

خب حتما فهمیدین موضوع این پست چیه! فقط اینکه بین سه اصطلاحی فارسی ای که گفته شد یه تفاوتی هس و اونم اینه که دو اصطلاح "حالیته" و "افتاد" معمولا تو لحن ها عصبانی میاد ولی اصطلاح "گرفتی؟!" تو لحن معمولی (نه الزاما عصبانی) .

تو این پست من معادل "افتاد" و "حالیته" رو میگم. معادل گرفتی رو قبلا گفتم: got it?  = گرفتی؟

یه نکته:  ما got it? رو می تونستیم بگیم did you get it? اما باید یادتون باشه که تو محاوره میگن got it? و کمتر پیش میاد که جمله ی did you get it? رو بیارن.

با این مقدمه میریم سراغ پست امروز:

 

1- یکی از واژه های روز که سال های اخیر وارد محاوره و اسلنگ انگلیسی امریکاییه شده و به شدت هم رایجه Capisce ـه.

درواقع Capisce که معادل got it? محسوب میشه رو انتهای حرفمون میاریم تا از طرف مقابل بپرسیم متوجه حرفمون شده یا نه.

 به نظر من بهترین و دقیقترین ترجمه برای این اصطلاح اینه: "حالیته؟" یا "گرفتی؟"

به این خاطر که "حالیته" تو فارسی تو لحن معمولا خشن و عصبانی استفاده میشه و capisce هم دقیقا مث "حالیته؟" تو لحنی که حالت عصبانی داره ، میاد.

دقت داشته باشین که Capisce یه واژه ی ایتالیاییه و این اصطلاح تو ایتالیایی تلفظ میشه "کاپیشِی ( "kapishey")" ولی تو امریکایی میگن "کاپیش".

ضمنا capisce رو kapish هم می نویسن.

مثال:

A: ya betta get yo a$$ outta ma place befo I wring yo neck. capisce?

B: ya, capisce!

 

A: بهتره که گورتو از خونه ی من گم کنی قَبله اینکه گردنتو بشکنم. حالیته؟ (افتاد؟!)

B: اره، حالیمه!

آموزش

grocery store اشاره داره به همون سوپری (بقالی!) هایی که سر کوچتون هست و معمولا هم از شیر مرغ تا جون ادمی زاد توش پیدا میشه!

Supermarket هم به همین معنیه.

صحیحش اینه که به سوپری هایی که کوچیک هستن بگیم grocery store (که به اختصار grocery هم میگن) و اونایی که خیلی بزرگ هستن (فروشگاه) بگیم supermarket ولی در عمل اینطور نیست. چون معمولا تو کشوری مث امریکا کمتر فروشگاهی پیدا میشه که سی چهل متری باشه و معمولا اکثرشون خیلی بزرگ و گاهی طبقاتی هستن برای همین کلا به فروشگاه های نسبتا بزرگ هم grocery store میگن.

اما فروشگاه های خیلی بزرگ که معمولا هم زنجیره ای هستن با عنوان تجاریشون می شناسن و معرفی می کنن. مثلا ابر فروشگاه های Sears در سرتاسر امریکا که به جز مواد غذایی ، هر چیز دیگه ای توش پیدا میشه که بنیان گذارش Richard sears بود ، با همون عنوان Sears صدا می کنن (نه مثلا grocery یا supermarket) یا فروشگاه های Home Depot که تمامی ابزار الاتی که برای یه ساختمون نیازه تو این فروشگاه ها پیدا میشه. به یه چنین ابر فروشگاه هایی Department Store هم میگن.

ضمنا به ساختمونهای تجاری طبقاتی (پاساژ – مرکز خرید) Mall و اونایی که به صورت ردیفی (تو یه ردیف افقی مجاور هم) هستن میگن Stripe Mall .