It takes 72 muscles to frown - only 14 to smile! So keep smiling, After all, we only live once.
In the word SMILE:
A Smile makes us look younger, while Prayers make us feel stronger.
Think about how special a smile is. It costs nothing, but has the power to enrich all, who receive it.
A smile is the light in your window that tells others that there is a caring, sharing person inside.
Even a smile or a kind word is considered charity.
Good Life starts only when you stop wanting a better One. So, Live like a Candle, which burns itself but give lights to others.
72 عضلات برای اخم کردن به کار گرفته می شود درحالیکه فقط 14 عضله برای لبخند! پس بر لبانتان، لبخند را حفظ کنید . چون ما فقط یک بار زندگی می کنیم.
واژه لبخند شامل :
S یعنی خودت را آزاد و رها کن .
M یعنی خودت را خاص ساز .
I یعنی ارزش چهره ات را افزون کن .
L یعنی روح خودت را بالا ببر.
E یعنی تنش هایت را پاک ساز .
لبخند ماراجوانتر می کند ، همانطور که نمازو دعا و نیایش ما را قوی تر می کند .
فکر کن در مورد اینکه چگونه میشود یک لبخند خاص باشد . برای لبخندت بهایی نمی پردازی اما قدرت دستیابی به همه چیز را به دست می آوری .
لبخند مانند نوریست که از پنجره وجودت متصاعد میشود و به دیگران می گوید که اینجا فردیست که غم خوار و مراقب و شریک شماست .
حتی یک لبخند و یا یک کلمه محبت آمیز را می توان کار خیر دانست .
زندگی خوب تنها زمانی شروع می شود که شمادست یافتن بهترینها را پایان دهید . زندگی مثل شمعیست ، که خود را می سوزاند اما به دیگران روشنایی می بخشد.
خرید ماهی
۱- دارم میروم بیرون ماهی بخرم.
I am going out go get some fish.
2- اگر ماهی را داخل یخچال نگذارید خراب می شود.
The fish will go bad if you don't put it in the refrigerator.
3- ماهی روغن/ قزل آلا / آزاد می فروشید؟
Do you sell cod/ trout/salmon?
4- مقداری میگو می خواستم.
I would like to buy some shrimps.
5- این نوع ماهی تیغ زیادی دارد.
This kind of fish obviously disagrees with me.
6- دارم نگاه می کنم که این ماهی تازه باشد.
I am checking the freshness of this fish.
7- ماهی قرمز هم می فروشید؟
Do you sell gold fish, too?
8- این ماهی خیلی پولک دارد.
This fish has a lot of scales.
9- اجازه بدهید یک نگاهی به زیر آبشش های این ماهی بیاندازم تا مطمئن شوم تازه است.
Let me take a look under the gills of this fish to make sure it's fresh.
10- این ماهی فاسد شده است.
This fish has gone/is off.
11- معمولاً ماهی را تمیز کرده می خرم.
I usually buy fish ready cleaned and gutted.
12- از بوی ماهی بدم می آید.
I hate the smell of fish.
خرید گوشت
13- لطفاً برو قصابی کمی گوشت بخر بیا.
Please go and buy some meat at the butcher's.
14- ممکن است مقداری گوشت چرخ کرده به من بدهید؟
Could you give me some ground/ minced meat?
15- چه نوع گوشتی می خواهید؟
What kind of meat do you want?
16- ما گوشت گاو/ بره / گوساله داریم.
We have beef/ lamb/ veal available.
17- گوشت بسته بندی در سلوفون می خواهم.
I would like meat packed in Cellophane.
18- جگر و دل و قلوه هم داریم.
We have liver, heart and kidney, too.
19- یک کیلو گوشت گوساله بی چربی بهم بدین .
Please give me a kilo of lean beef.
20- چقدر میشه؟
How much should I pay?
21- علت گرانی گوشت چیه؟
What's the reason of the rise in the price of meat?
22- مطمئن هستید این گوشت فاسد نشده است؟
Are you sure this meat is not bad?
23- من نمی توانم این گوشت را بخورم. رگ و ریشه زیاد دارد.
I can't eat this meat; there's too much gristle.
24- این گوشت نباید زیاد پخته بشود.
This meat shouldn't be overdone.
خرید میوه و سبزیجات
۲۵- اگر این میوه ها را در یخچال بگذاری نمی رسند.
These fruits won't ripen if you put them in the fridge.
26- اگر رسیده نباشه اصلاً مزه خوبی نخواهد داشت.
If it is not ripe, it won't taste very nice.
27- مطمئن شوید میوه هایی که می خرید زیاد رسیده نباشد.
Make sure that the fruits are not over ripen when you buy them.
28- سیب فعلاً گران است، فکر کنم فصلش نیست.
Apples are expensive at present; I suppose they are out of season.
29- سه دسته موز برای بچه هام خریدم.
I bought three bunches of bananas for my children.
30- آنها را بر ندار. هنوز نرسیده اند.
Don't pick them up; they are not ripe yet.
31- بعضی آب میوه ها خیلی اسیدی هستند.
Some fruit juices are very acidic.
32- بعضی درختان در زمستان میوه می دهند.
Some trees bring forth/ bear fruit in winter.
33- نصف این هندوانه خراب شده است.
Half this watermelon is bad.
34- آیا این خربزه ها شیرین هستند؟
Are these melons sweet?
35- یک کیلو کلم/ گل کلم/ اسفناج چند است؟
How much is a kilo of cabbage/cauliflower/ spinach?
36- تربچه/ چغندر/ کرفس/ جعفری/ کدو دارید؟
Do you have radishes/ beets/ celery/ parsley/ squash?
۱- لاستیک هایت چطورند / در چه وضعی اند؟
What are your tires like?
2- چهار حلقه لاستیک کاملا نو دارم.
I have four brand new tires.
3- لاستیک های جلو کم باد است.
The front tires are low (on air)
4- چرخ های عقب را کمی باد بزن.
Put some air in the rear tires.
5- باد این چرخ را کمی خالی کن.
Let some air out of this tire.
6- چرخ عقب پنچر است.
The rear tire is flat.
7- آچار چرخ کجاست؟
Where's the tire wrench?
8- لاستیک یدکی را از صندوق عقب بیرون بیاور.
Take the spare tire out of the trunk.
9- قالپاق را با این پیچ گوشتی در بیاور.
Take off/ Remove the hubcap with this screwdriver.
10- پیچ / مهره ها را شل کن.
Loosen the bolts/ nuts.
11- جک را بالا ببر.
Jack up the car. / Pump up the jack./ Jack it up.
12- حالا پیچ ها/ مهره ها را در بیاور.
Now take off the bolts/ nuts.
13- چرخ را بیرون بیاور.
Take off/ Remove the wheel.
14- چرخ یدکی را جا بینداز.
Put on the spare tire.
15- حالا جک را پایین بیاور و پیچ ها / مهره ها را سفت کن.
Now put the jack down/ lower the jack and fasten the bolts/ nuts.
16- یادت نرود بدهی پنچری را بگیرند.
Don't forget to get the flat tire patched / repaired/ fixed.
17- باید یخ شکن ها را بیندازی زیر اتومبیل.
You should put on your snow tires.
18- زنجیر چرخ داری؟
Do you have chains for your tires?
19- این لاستیک خوب نیست. بده آنرا عوض کنند.
This tire is not good. Get it changed.
20- این تیوب دیگر بدرد نمی خورد. بیندازش دور.
This tube is no good/ useless. Throw it away.
21- داشتم با سرعت صد کیلومتر می راندم که ناگهان چرخ عقب ترکید.
I was driving at 100 kilometers when the rear/ back tire blew out.
برای بیان اعداد کسری معمولا صورت کسر را معمولی و مخرج کسر را ترتیبی میخوانیم:
1/16 = one-sixteenth
1/10 or 0.1 = one-tenth
1/8 = one-eighth
2/10 or 0.2 = two-tenths
¼ = one-quarter (British) or one-fourth (American)
3/10 or 0.3 = three-tenths
1/3 = one-third
3/8 = three-eighths
4/10 or 0.4 = four-tenths
½ = one half
6/10 or 0.6 = six-tenths
5/8 = five-eighths
2/3 = two-thirds
7/10 or 0.7 = seven-tenths
15/16 = fifteen-sixteenths
¾ = three-quarters (British) or three-fourths (American)
گاهی اوقات ممکن است از کلمهی over به معنای روی هم استفاده شود. مثلا برای 8/2 گفته شود: eight over two . (بیشتر در انگلیسی بریتانیا)